نام | عباس |
---|---|
نقش | از امامزادگان شیعی و شهدای کربلا (پرچمدار امام حسین(ع) در واقعه کربلا) |
کنیه | ابوالفضل، ابوالقاسم |
زادروز | ۴ شعبان سال ۲۶ق |
زادگاه | مدینه |
درگذشت | ۱۰ محرم سال ۶۱ق |
مدفن | کربلا |
لقب(ها) | قمر بنیهاشم، سقاء |
پدر | امام علی(ع) |
مادر | ام البنین |
همسر(ان) | لبابه دختر عبیدالله بن عباس |
فرزند(ان) | فضل، عبیدالله |
طول عمر | ۳۴ سال |
امامزادگان مشهور | |
عباس بن علی • زینب کبری • فاطمه معصومه • سید محمد • شاهچراغ • سیده نفیسه سایر امامزادگان |
شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) – ۳۴ بر عموم شیعیان تسلیت باد
مداحی شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) – ۳۴
زندگینامه:
عباس بن علی بن ابیطالب که با کنیه بسیار مشهور ابوالفضل شناخته میشود، پنجمین پسر امام علی(ع) و حاصل ازدواج علی بن ابیطالب با فاطمه بنت حزام معروف به امالبنین است. عباس نخستین فرزند امالبنین است.مهمترین فراز زندگی او حضور در واقعه کربلا و شهادت در روز عاشورا است. او در واقعه کربلا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین(ع) بود و برای همراهان امام حسین(ع) از فرات آب آورد. عباس به همراه برادرانش دو اماننامه از طرف عبیدالله بن زیاد را رد کردند و در سپاه امام حسین(ع) جنگیدند و شهید شدند. برخی منابع او را دارای قدی بسیار بلند و چهرهای زیبا توصیف کردهاند. امامان شیعه در احادیثی مقام بالایی برای حضرت عباس در بهشت بیان کردهاند و نیز کرامات فراوانی از او با مضمون برآورده کردن حاجات مردم حتی غیرشیعیان و غیرمسلمانان نقل شده است.
کنیه ها:
ابوالفضل: مشهورترین کنیه عباس است. برخی عنوان کردهاند که چون در خاندان بنیهاشم هر کس عباس نام داشت، ابوالفضل خوانده میشد، به عباس(ع) نیز حتی در کودکی ابوالفضل گفته میشد. سید عبدالرزاق موسوی مقرم به نقل از کتاب «الجریده فی أصول أنساب العلویین» نقل کرده که عباس (َع) فرزندی به نام فضل داشت. ازاینرو، او را ابوالفضل میخوانند.
ابوالقاسم: به دلیل اینکه عباس(ع) فرزندی به نام قاسم داشت، به او ابوالقاسم نیز گفته میشد. این کنیه در زیارت اربعین نیز آمده است.
ابوالقِربَه: برخی معتقدند که این کنیه به این دلیل به او داده شده است که در واقعه کربلا چندین بار مشک آب به خیمهها برد. این کنیه در چند منبع ذکر شده است.قِربَه به معنای مشک آب است.
ابوالفَرجَه: دلیل این کنیه این است که عباس(ع) در کار کسانی که به او متوسل میشوند گشایش ایجاد میکند.فرجه به معنای گشایش و برطرف کردن اندوه است.
القاب:
برای عباس(ع) القاب متعددی ذکر شده که برخی از این القاب قدیمیاند و برخی جدید که مردم بر اساس صفات و فضایلش به او نسبت دادهاند. برخی از القاب او عبارتند از:
قمر بنیهاشم: گفته شده عباس را به جهت چهره زیبایش، ماه بنیهاشم میگفتند.
بابالحوائج: به گفته بغدادی این لقب بین همه شیعیان بهویژه شیعیان عراق مشهور است. بسیاری از مردم معتقدند که در صورت توسل به حضرت عباس، خداوند حاجت آنها را برآورده میکند.
سقّا: برخی معتقدند این لقب بین مورخان و نسبشناسان مشهور است. عباس(ع) سه بار در کربلا برای اهل حرم آب آورد.در رجزهای حضرت عباس(ع) به این لقب تصریح شده است مانند انی انا العباس اغدوا بالسقی؛ من عباسم و شب را با منصب سقایی صبح میکنم.
الشهید
پرچمدار و علمدار.
باب الحسین: برخی با استناد به مکاشفه سید علی قاضی طباطبایی عارف شیعه و دریافت این خبر که «حضرت ابوالفضل العباس(ع) کعبه اولیاست». این لقب را به حضرت عباس(ع) دادهاند.
ولادت:
در سال تولد عباس(ع) اختلاف است. این اختلافات احتمالاً ناشی از نقل سن عباس(ع) در زمان شهادت پدرش امام علی(ع) است که برخی آن را بین ۱۶ تا ۱۸ سال میدانند. بعضی دیگر سن او را ۱۴ سال و قبل از تکلیف عنوان کردهاند.
قول مشهور این است که عباس در ۲۶ق در مدینه به دنیا آمد. به گفته اردوبادی، دربارهٔ روز و ماه تولد او نیز در منابع قدیمی چیزی یافت نمیشود و فقط کتابی به نام انیس الشیعه که در قرن ۱۳ق نوشته شده، روز تولد او را ۴ شعبان دانسته است. نویسنده خصائص العباسیه بدون ذکر منبع نوشته است که وقتی به دنیا آمد، امام علی او را در آغوش گرفت و عباس نامید، در گوشهایش اذان و اقامه گفت، سپس بازوهایش را بوسید و گریه کرد و در پاسخ به ام البنین که دلیل گریه او را جویا شد، گفت دو بازوی عباس در راه کمک به حسین(ع) جدا میشود و خداوند در ازای دو دست بریدهاش، دو بال در آخرت به او عطا میکند. کتابهای دیگر نیز با تکیه بر همین نقل، گریه امام برای قطع شدن دو دست عباس(ع) را مطرح کردهاند.
همسر و فرزندان:
عباس(ع) با لبابه نوه عباس بن عبدالمطلب بین سالهای ۴۰ تا ۴۵ قمری ازدواج کرد. برخی از منابع، پدر لبابه را عبیدالله بن عباس و برخی دیگر عبدالله بن عباس ذکر کردهاند. ابنحبیب بغدادی، مورخ قرن سوم قمری، لبابه همسر عباس را دختر عبیدالله دانسته و لبابه دختر عبدالله را همسر علی بن عبدالله جعفر معرفی کرده است. لبابه برای عباس، دو پسر به نامهای فضل و عبیدالله به دنیا آورد.
عبیدالله، فرزند عباس(ع)، با دختر امام سجاد(ع) ازدواج کرد. برخی نویسندگان، فرزندان دیگری به نامهای حسن، قاسم، محمد و دختری برای حضرت عباس نام بردهاند و گفتهاند قاسم و محمد در روز عاشورا پس از پدرشان به شهادت رسیدند.
گزارش شده است که نسل حضرت عباس از پسرش عبیدالله و پسرش حسن ادامه پیدا کرده است. فرزندان حضرت عباس از مشهورترین تبار علویان بودند و بسیاری از آنها عالم، شاعر، قاضی و حاکم بودند. گستردگی نسل حضرت عباس از شمال آفریقا تا ایران گزارش شده است. برخی دلیل این گستردگی را مهاجرت فرزندان حضرت عباس به دلیل ظلم حکومتها عنوان کردهاند.
شهادت:
بنابر نوشته محمدحسن مظفر نظر اکثریت مورخان آن است که عباس(ع) قطعاً در روز ۱۰ محرم شهید شده است. گزارشهای مختلفی از نبردهای عباس(ع) در روز عاشورا و چگونگی شهادت او نقل شده است.[۸۳] بر اساس نقل برخی منابع، عباس تا شهادت آخرین نفر از اصحاب امام حسین و بنیهاشم به میدان نرفته است.به گفته شیخ مفید، امام حسین و عباس بن علی با هم به میدان رفتند، ولی سپاه عمر سعد بین این دو حائل شدند. امام حسین زخمی شد و به خیمه برگشت و عباس به تنهایی جنگید تا جایی که به شدت زخمی شد و دیگر توان رزم نداشت. در این حال زید بن ورقاء حنفی و حَکیم بن طٌفَیل سِنبِسی او را شهید کردند.بر اساس برخی دیگر از منابع، پس از شهادت همه اصحاب و خاندان بنیهاشم، عباس قصد کرد تا برای خیمهها آب بیاورد. او به سمت شریعه فرات حمله کرد و توانست از بین نگهبانان شریعه خود را به آب برساند. در راه برگشت، دشمن به او حمله کرد. او در نخلستان با دشمن نبرد میکرد و به سمت خیمهها میرفت که زید بن ورقاء جهنی از پشت نخلی بیرون پرید و ضربهای به دست راستش وارد کرد. عباس شمشیر را به دست چپش گرفت و به نبرد با دشمن ادامه داد. حکیم بن طفیل طائی که پشت درختی خود را پنهان کرده بود ضربهای به دست چپش وارد کرد و بعد از آن نیز عمودی بر سر عباس وارد کرد و او را به شهادت رساند.[۹۰] براساس گزارش المناقب و المثالب، روز عاشورا، دست و پاهای عباس را قطع کردند. بر اساس گزارش خوارزمی، وقتی عباس(ع) شهید شد امام حسین(ع) بر نعش برادر حاضر شد، به شدت گریه کرد و فرمود: اَلآنَ اِنکَسَرَ ظَهری وَ قَلَّت حیلَتی: اکنون کمرم شکست و چارهام اندک شد.
واقعه کربلا:
حضور در واقعه کربلا مهمترین فراز زندگی عباس بن علی است و اهمیت او نزد شیعیان ناشی از نقشی است که در واقعه کربلا داشته است. عباس را یکی از برجستهترین شخصیتهای قیام امام حسین(ع) عنوان کردهاند. حضرت عباس در روز هشتم ذیالحجه خطبهای را بر فراز بام کعبه ایراد کرد و در آن با اشاره به جایگاه امام حسین(ع) و معرفی یزید به عنوان شرابخوار، به بیعت مردم با یزید انتقاد کرد. او در ضمن خطبه عنوان کرد تا زمانی که او زنده است اجازه نخواهد داد کسی امام حسین(ع) را به شهادت برساند و تنها راه شهادت امام، کشتن عباس است.حضرت عباس(س) در روز عاشورا پرچمدار سپاه امام حسین(ع) بود. امام(ع) صبح عاشورا این سمت را به وی سپرد.[۶۲]بر اساس برخی گزارشها امام(ع) هنگام درخواست عباس برای رفتن به میدان، پرچمداری او را یادآور میشدند.به گزارش منابع تاریخی وقتی دشمن آب را بر کاروان امام حسین(ع) بست و تشنگی به حرم و اصحاب فشار آورد، امام، عباس را همراه سی اسبسوار و بیست پیادهنظام با بیست مشک آب روانه شریعه فرات نمود تا آب بیاورند. آنها شبانه نزدیک شریعه شدند اما عمرو بن حجاج و یارانش قصد ممانعت از رسیدن آنها به شریعه را داشتند که حضرت عباس و همراهانش آنها را عقب رانده و خود را به شریعه رساندند و مشکها را پر از آب کردند. در حین بازگشت از شریعه عمرو بن حجاج و یارانش، بر آنان هجوم بردند. عباس و دیگر سوارکاران راه را بر دشمن بستند تا پیادهنظامها آب را به اردوگاه رساندند.
توسل به حضرت عباس(ع):
به دلیل جایگاه ویژه حضرت عباس در بین شیعیان، مردم برای رسیدن به حاجات خود به حضرت عباس متوسل میشوند و برای او نذر میکنند. برخی نیز کراماتی را از حضرت عباس در حق اهلسنت، مسیحیان، کلیمیان و ارمنیها نقل کردهاند.
ذکر «یا کاشفَ الکَرْبِ عنْ وَجهِ الْحُسَین اِکْشِفْ کَرْبی بِحَقِّ أَخیکَ الحُسَین» (ای برطرف کننده غم و اندوه از روی حسین به حق برادرت حسین، اندوه و مشکل من را برطرف کن). به عنوانی یکی از ذکرهای توسل به حضرت عباس مشهور شده و گاه توصیه میشود که این ذکر به تعداد ۱۳۳ مرتبه گفته شود. این ذکر در کتابهای حدیثی شیعه نقل نشده است.
اماکن و بناهای مربوط به عباس(ع)
حرم حضرت عباس در شمال شرقی آرامگاه حسین بن علی در کربلا قرار دارد. توسعه و بازسازی حرم وی در زمان شاه طهماسب صفوی و سپس نادر شاه صورت گرفت. پس از حمله وهابیون به کربلا مجدداً توسط فتحعلی شاه بازسازی گردید. محل دفن حضرت عباس در شهر کربلا در ۳۷۸ متری شمال شرقی حرم امام حسین(ع) قرار دارد و یکی از مهمترین زیارتگاههای شیعیان است. حد فاصل حرم حضرت عباس و حرم امام حسین(ع) را بین الحرمین مینامند.
مقام کفالعباس نام دو مکان است که گفته میشود دستهای حضرت عباس(ع) در این دو نقطه از تن جدا شد و به زمین افتاد. این دو مکان، در قسمت شمال شرقی و جنوب شرقی بیرونِ حرم حضرت عباس(ع) و در ورودی دو کوچهٔ بازارمانند قرار دارند. در این دو مکان نمادهایی درست شده و زائران آنجا را زیارت میکنند.
قدمگاههای مختلفی در کشور ایران به نام حضرت عباس وجود دارد که مردم همواره برای ادای نذورات و برآورده شدن حاجتهای خود به این مکانها میروند و اعمال عبادی خود را در آنجا انجام میدهند.
سقاخانه: یکی از نمادهای مذهبی شیعیان است. سقاخانهها فضاهای کوچکیاند که در معابر عمومی برای آب دادن به رهگذران به انگیزهٔ کسب ثواب ساخته میشوند. سقاخانه در فرهنگ شیعه یادآور سقایت حضرت عباس(ع) در واقعه کربلا است و از این رو سقاخانه به نام امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) مزین میشوند. برخی برای برآورده شدن حاجت خود در آنجا شمع روشن میکنند یا دخیل میبندند. سقاخانههای فراوانی به نام حضرت عباس در نقاط مختلف جهان ساخته شده است.
سَقَّانِفار: یا ساقینِفار یا سقّاتالار نام بناهای سنتی در منطقه مازندران در ایران است که برای برگزاری مراسم عزاداری مذهبی و ادای نذر استفاده میشود. این بناها عموماً در مجاورت یک مکان مذهبی مانند مسجد، تکیه و حسینیه ساخته میشوند. سقانفارها به حضرت عباس(ع) منتسب هستند و برخی به آنها «ابوالفضلی» میگویند
عزاداری روز تاسوعا برای شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) – ۳۴
در مراسم مذهبی دهه محرم، نهم محرم به عنوان روز تاسوعا به عزاداری برای حضرت عباس(ع) اختصاص دارد که پس از روز عاشورا، مهمترین زمان برگزاری عزاداری شیعیان در مساجد، هیئتها و تکیهها به حساب میآید. این روز در ایران و برخی از کشورهای اسلامی تعطیل است.[۱۳۶] یکی از برنامههایی که همواره در این مراسم برگزار میشود خواندن «دو دمه» معروفی است که در آن عزاداران حسینی به دو دسته تقسیم میشوند و یک دسته مصراع اول و دسته دیگر مصراع دوم را میخوانند.
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد، علمدار نیامد
سقای حسین(س) سید و سالار نیامد، علمدار نیامد
زیارتنامه حضرت ابوالفضل العبّاس علیه السلام
سَلامُ اللّٰهِ وَسَلامُ مَلائِکَتِهِ الْمُقَرَّبِینَ، وَأَنْبِیائِهِ الْمُرْسَلِینَ، وَعِبادِهِ الصَّالِحِینَ، وَجَمِیعِ الشُّهَداءِ وَالصِّدِّیقِینَ، وَ الزَّاکِیاتُ الطَّیِّباتُ فِیما تَغْتَدِی وَتَرُوحُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ وَالتَّصْدِیقِ وَالْوَفاءِ وَالنَّصِیحَهِ لِخَلَفِ النَّبِیِّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ الْمُرْسَلِ، وَالسِّبْطِ الْمُنْتَجَبِ، وَالدَّلِیلِ الْعالِمِ، وَالْوَصِیِّ الْمُبَلِّغِ، وَالْمَظْلُومِ الْمُهْتَضَمِ، فَجَزاکَ اللّٰهُ عَنْ رَسُولِهِ وَعَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَعَنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیْهِمْ أَفْضَلَ الْجَزاءِ بِمَا صَبَرْتَ وَاحْتَسَبْتَ وَأَعَنْتَ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ؛سلام خدا و سلام فرشتگان مقرّبش و پیامبران مرسلش و بندگان شایستهاش و همه شهیدان و درستکرداران و راستگویان و درودهای پاک و پاکیزه در آنچه میآید و میرود بر تو باد ای فرزند امیرمؤمنان، گواهی میدهم برای حضرتت به تسلیم و تصدیق و وفا و خیرخواهی، نسبت به یادگار پیامبر مرسل (درود خدا بر او و خاندانش باد) و فرزندزاده برگزیده و راهنمای دانا و جانشین تبلیغکننده و ستمدیده غارتزده، خدا از سوی پیامبر و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر ایشان) جزایت دهد برترین جزا به خاطر این که صبر کردی و کار خویش را تنها به حساب خدا گذاشتی و یاری نمودی پس چه نیکو سرانجامی است خانه آخرت؛
لَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّکَ، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ حالَ بَیْنَکَ وَبَیْنَ ماءِ الْفُراتِ، أَشْهَدُ أَنَّکَ قُتِلْتَ مَظْلُوماً، وَأَنَّ اللّٰهَ مُنْجِزٌ لَکُمْ مَا وَعَدَکُمْ، جِئْتُکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وافِداً إِلَیْکُمْ وَقَلْبِی مُسَلِّمٌ لَکُمْ وَتابِعٌ، وَأَنَا لَکُمْ تابِعٌ، وَنُصْرَتِی لَکُمْ مُعَدَّهٌ حَتَّىٰ یَحْکُمَ اللّٰهُ وَهُوَ خَیْرُ الْحاکِمِینَ، فَمَعَکُمْ مَعَکُمْ لَامَعَ عَدُوِّکُمْ، إِنِّی بِکُمْ وَبِإِیابِکُمْ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ، وَبِمَنْ خالَفَکُمْ وَقَتَلَکُمْ مِنَ الْکافِرِینَ، قَتَلَ اللّٰهُ أُمَّهً قَتَلَتْکُمْ بِالْأَیْدِی وَالْأَلْسُنِ.خدا لعنت کند کسی که تو را کشت و لعنت کند کسی که به حقّت جاهل بود و حرمتت را سبک شمرد و خدا لعنت کند کسی که بین تو و آب فرات پرده شد، گواهی میدهم که تو مظلومانه کشته شدی و خدا به وعدهای که به شما داده وفا میکند، به سوی تو آمدم ای فرزند امیرمؤمنان، وارد به محضر شمایم، دلم تسلیم و پیرو شماست و خود نیز پیرو شمایم، یاریام برای شما مهیاست تا خدا حکم کند و او بهترین حکمکنندگان است، پس با شمایم فقط با شما نه با دشمن شما، من به شما و بازگشتتان مؤمن و به آنانکه با شما مخالفت کردند و شما را کشتند کافرم، خدا بکشد امّتی که شما را با دستها و زبانهایشان کشتند.
سپس وارد روضه شو و خود را به ضریح بچسبان و بگو:
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ، السَّلامُ عَلَیْکَ وَرَحْمَهُ اللّٰهِ وَبَرَکاتُهُ وَمَغْفِرَتُهُ وَرِضْوانُهُ وَ عَلَىٰ رُوحِکَ وَبَدَنِکَ، أَشْهَدُ وَأُشْهِدُ اللّٰهَ أَنَّکَ مَضَیْتَ عَلَىٰ مَا مَضىٰ بِهِ الْبَدْرِیُّونَ وَالْمُجاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّٰهِ، الْمُناصِحُونَ لَهُ فِی جِهادِ أَعْدائِهِ، الْمُبالِغُونَ فِی نُصْرَهِ أَوْلِیائِهِ، الذَّابُّونَ عَنْ أَحِبَّائِهِ، فَجَزاکَ اللّٰهُ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَأَکْثَرَ الْجَزاءِ، وَ أَوْفَرَ الْجَزاءِ، وَأَوْفىٰ جَزاءِ أَحَدٍ مِمَّنْ وَفىٰ بِبَیْعَتِهِ، وَاسْتَجابَ لَهُ دَعْوَتَهُ، وَأَطاعَ وُلاهَ أَمْرِهِ؛سلام بر تو ای بنده شایسته فرمانبر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر آنان باد)، سلام و رحمت خدا و برکات و مغفرت و رضوانش بر تو و بر روان و تن تو، گواهی میدهم و خدا را شاهد میگیرم که تو به همان مسیری رفتی که اهل بدر رفتند و در آن راه از دنیا گذشتند، آن مجاهدان در راه خدا و خیرخواهان برای خدا، در مبارزه با دشمنان خدا و تلاشگران در یاری اولیایش، آن دفاعکنندگان از عاشقانش، خدا پاداشت دهد، به برترین و بیشترین و کاملترین پاداش و وفاکنندهترین پاداش، یکی از آنانکه به بیعت او وفا کرد و دعوتش را اجابت نمود و از والیان امر اطاعت کرد؛
أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ بالَغْتَ فِی النَّصِیحَهِ، وَأَعْطَیْتَ غایَهَ الْمَجْهُودِ، فَبَعَثَکَ اللّٰهُ فِی الشُّهَداءِ، وَجَعَلَ رُوحَکَ مَعَ أَرْواحِ السُّعَداءِ، وَأَعْطاکَ مِنْ جِنانِهِ أَفْسَحَها مَنْزِلاً، وَأَفْضَلَها غُرَفاً، وَرَفَعَ ذِکْرَکَ فِی عِلِّیِّینَ، وَحَشَرَکَ مَعَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولٰئِکَ رَفِیقاً . أَشْهَدُ أَنَّکَ لَمْ تَهِنْ وَلَمْ تَنْکُلْ، وَأَنَّکَ مَضَیْتَ عَلىٰ بَصِیرَهٍ مِنْ أَمْرِکَ، مُقْتَدِیاً بِالصَّالِحِینَ، وَمُتَّبِعاً لِلنَّبِیِّینَ، فَجَمَعَ اللّٰهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکَ وَبَیْنَ رَسُولِهِ وَأَوْلِیائِهِ فِی مَنازِلِ الْمُخْبِتِینَ فَإِنَّهُ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ.گواهی میدهم که در خیرخواهی کوشیدی و نهایت تلاش را انجام دادی، خدا تو را در زمره شهیدان برانگیزد و روحت را در کنار ارواح نیکبختان قرار دهد و از بهشتش وسیعترین منزل را به تو عطا کند و برترین غرفهها را ارزانی نماید و نامت را در بالاترین درجات بالا برد و با پیامبران و درستکرداران و راستگویان و شهدا و شایستگان محشور نماید، آنان که خوب رفیقانی هستند، گواهی میدهم که تو سستی نورزیدی و باز نایستادی و بر آگاهی از کارت از دنیا رفتی، در حال پیروی از شایستگان و پیروی از پیامبران، پس خدا بین ما و رسول خود و اولیایش در جایگاههای فروتنان گرد آورد که او مهربانترین مهربانان است.
نویسنده گوید: خوب است این زیارت را، پشت سر قبر، به طرف قبله بخوانی، چنانکه شیخ در «تهذیب» چنین فرموده: سپس وارد شو و خود را با رو به قبر بیانداز و چنین بگو درحالیکه رو به جانب قبلهای: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ…»؛ [که در بالا گذشت.]
و بدان که زیارت قمر بنی هاشم موافق روایت مذکور، همین بود که ذکر شد، ولی سید ابن طاووس و شیخ مفید و دیگران پس از این زیارت فرمودهاند که به سمت بالا سر برو و دو رکعت نماز بخوان و بعد از آن هرچه خواهی نماز بخوان و بسیار از خدا درخواست کن و پس از نماز بگو:
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَلَا تَدَعْ لِی فِی هٰذَا الْمَکانِ الْمُکَرَّمِ وَالْمَشْهَدِ الْمُعَظَّمِ ذَنْباً إِلّا غَفَرْتَهُ، وَلَا هَمّاً إِلّا فَرَّجْتَهُ، وَلَا مَرَضاً إِلّا شَفَیْتَهُ، وَلَا عَیْباً إِلّا سَتَرْتَهُ، وَلَا رِزْقاً إِلّا بَسَطْتَهُ، وَلَا خَوْفاً إِلّا آمَنْتَهُ، وَلَا شَمْلاً إِلّا جَمَعْتَهُ، وَلَا غائِباً إِلّا حَفِظْتَهُ وَأَدْنَیْتَهُ، وَلَا حاجَهً مِنْ حَوائِجِ الدُّنْیا وَالْآخِرَهِ لَکَ فِیها رِضىً وَلِیَ فِیها صَلاحٌ إِلّا قَضَیْتَها یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.خدایا درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد و در این مکان محبوب و زیارتگاه بزرگ، برای من گناهی مگذار جز آنکه بیامرزی و نه اندوهی جز آنکه برطرف نمایی و نه بیماری جز آنکه شفا دهی و نه عیبی جز آنکه بپوشانی و نه رزقی جز آنکه بگسترانی و نه ترسی جز آنکه ایمنی دهی و نه پراکندگی جز آنکه گرد آوری و نه دور از نظری جز آنکه حفظ کنی و دیدارش را نزدیک نمایی و نه حاجتی از حاجتهای دنیا و آخرت که تو را در آن رضایت و مرا در آن مصلحت است جز آنکه برآوری، ای مهربانترین مهربانان.
بعد به سوی ضریح بازگرد و نزد پاهای مبارک بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ سَیِّدِ الْوَصِیِّینَ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِیماناً، وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِینِ اللّٰهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلامِ . أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِیکَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِی، فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّهً قَتَلَتْکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّهً ظَلَمَتْکَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّهً اسْتَحَلَّتْ مِنْکَ الْمَحارِمَ، وَانْتَهَکَتْ حُرْمَهَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحَامِی النَّاصِرُ وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِیهِ الْمُجِیبُ إِلىٰ طاعَهِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِیما زَهِدَ فِیهِ غَیْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِیلِ، وَالثَّنَاءِ الْجَمِیلِ، وَأَلْحَقَکَ اللّٰهُ بِدَرَجَهِ آبائِکَ فِی جَنَّاتِ النَّعِیمِ؛سلام بر تو ای ابا الفضل العباس فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن و پیشترینشان در ایمان و استوارترینشان در پایبندی به دین خدا و نزدیک و هوشیارترینشان بر اسلام، گواهی میدهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس چه خوب برادر همدردی بودی، خدا لعنت کند امتی را که تو را کشت و لعنت کند امتی را که به تو ستم روا داشت و لعنت کند امتی را که حرمتهای تو را حلال شمرد و پرده احترام اسلام را درید، پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر، حامی، یاریدهنده و برادر دفاعکننده از برادرش بودی و پاسخدهنده طاعت پروردگارش و علاقهمند به آنچه دیگران به آن بیرغبت شدند که همان پاداش بزرگ و ستایش زیباست و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشتهای پرنعمت ملحق کرد؛
اللّٰهُمَّ إِنِّی تَعَرَّضْتُ لِزِیارَهِ أَوْلِیائِکَ رَغْبَهً فِی ثَوابِکَ، وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِکَ وَجَزِیلِ إِحْسانِکَ، فَأَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِینَ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِی بِهِمْ دارّاً، وَعَیْشِی بِهِمْ قارّاً، وَزِیارَتِی بِهِمْ مَقْبُولَهً، وَحَیَاتِی بِهِمْ طَیِّبَهً، وَأَدْرِجْنِی إِدْراجَ الْمُکْرَمِینَ، وَاجْعَلْنِی مِمَّنْ یَنْقَلِبُ مِنْ زِیارَهِ مَشاهِدِ أَحِبَّائِکَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ، وَسَتْرَ الْعُیُوبِ، وَکَشْفَ الْکُرُوبِ، إِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَهِ.خدایا من توجّه خود را به زیارت اولیایت معطوف داشتم به خاطر رغبت در پاداشت و امید به آمرزشت و احسان فراوانت، پس از تو میخواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی و روزیام را به خاطر ایشان زیاد کنی و زندگیام را به خاطر آنان برقرار داری و زیارتم را به حق آنان بپذیری و حیاتم را دلپسند فرمایی و مرا با گروه اهل کرامت همراه کنی و از کسانی قرار دهی که از زیارت زیارتگاههای عاشقانت رستگار و کامیاب بازمیگردند، درحالیکه مستوجب آمرزش گناهان و پوشیدن عیبها و برطرف شدن ناراحتیها و غصّهها شده باشد، به راستی تو اهل پروا و آمرزشی.
چون بخواهی آن حضرت را وداع کنی، نزد قبر شریف برو و این جملات را که در روایت ابوحمزه ثمالی است و علما هم ذکر کردهاند بگو:
أَسْتَوْدِعُکَ اللّٰهَ وَأَسْتَرْعِیکَ وَأَقْرَأُ عَلَیْکَ السَّلامَ، آمَنَّا بِاللّٰهِ وَبِرَسُولِهِ وَبِکِتابِهِ وَبِمَا جاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللّٰهِ، اللّٰهُمَّ فَاکْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِینَ، اللّٰهُمَّ لَاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِیارَتِی قَبْرَ ابْنِ أَخِی رَسُولِکَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ، وَارْزُقْنِی زِیارَتَهُ أَبَداً مَا أَبْقَیْتَنِی، وَاحْشُرْنِی مَعَهُ وَمَعَ آبائِهِ فِی الْجِنانِ، وَعَرِّفْ بَیْنِی وَبَیْنَهُ وَبَیْنَ رَسُو لِکَ وَأَوْلِیائِکَ. اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَوَفَّنِی عَلَى الْإِیمانِ بِکَ، وَالتَّصْدِیقِ بِرَسُولِکَ، وَالْوِلایَهِ لِعَلِیِّ بْنِ أَبِی طالِبٍ وَالْأَئِمَّهِ مِنْ وُلْدِهِ عَلَیْهِ السَّلاٰمُ، وَالْبَراءَهِ مِنْ عَدُوِّهِمْ، فَإِنِّی قَدْ رَضِیتُ یَا رَبِّی بِذٰلِکَ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ.تو را به خدا میسپارم و خواهان توجّه و حمایت توأم و بر تو سلام میفرستم، ایمان آوردیم به خدا و رسول و کتابش و به آنچه پیامبر از پیش خدا آورد، خدایا ما را با گواهان این حقایق بنویس، خدایا آن را آخرین عهد من از زیارت قبر فرزند برادر رسولت (درود خدا بر او و خاندانش باد) قرار مده و زیارتش را همواره تا زندهام میداری روزی من فرما و مرا با او و با پدرانش در بهشت محشور گردان و میان من و او و رسول و اولیایت شناسایی ایجاد کن. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و مرا بمیران، بر پایه ایمان به خود و باور نسبت به پیامبرت و ولایت امیرمؤمنان و امامان از فرزندانش (درود بر آنان باد) و بیزاری از دشمنانش آنکه من ای پروردگارم همانا به این امر خشنودم و درود خدا بر محمّد و خاندان محمّد.
پس برای خود و برای پدر و مادر و مؤمنان و مسلمانان دعا کن و از دعاها هر دعایی را که میخواهی انتخاب کن.
آخرین دیدگاهها